در حالی که اثرات زیست محیطی و بهداشتی زغال سنگ و زغال موتور فن پراید به خوبی درک شده است، سیاست گذاران در کشورهای تازه صنعتی شده اغلب بر اهمیت زغال سنگ برای توسعه صنعتی در مناطق خاص تاکید می کنند.
از این رو، آنچه مورد نیاز است یک گذار عادلانه و عملی است که کار مناسب و مشاغل با کیفیت و همچنین آینده اقتصادی منطقه ای را فراهم کند و در عین حال اثرات نامطلوب بر مصرف کنندگان و صنایع انرژی بر را محدود کند.
برنامهریزی برای آیندههای اقتصادی منطقهای جایگزین برای جایگزینی زغالسنگ مستلزم درک روشنتری از پیوندهای بالادستی و پایین دستی استخراج زغالسنگ و تولید برق با سوخت زغالسنگ به اقتصاد گستردهتر است.
چنین طرح هایی می تواند شامل تامین زیرساخت های حمل و نقل و ارتباطات، سرمایه گذاری در آموزش عالی برای جذب سرمایه انسانی و فرصت های تجاری جدید و همچنین جابجایی خدمات دولتی باشد.
تجدید سیستم های تامین انرژی می تواند هزینه های سیستم برق را افزایش دهد: برای مثال، نیروگاه های زغال سنگ مستهلک شده ممکن است برق را با هزینه های کمتری نسبت به دارایی های جدید تولید برق جایگزین تولید کنند.
سپس مسئله برابری اجتماعی برای محافظت از فقرا در برابر افزایش قیمت برق است.
این امر می تواند با تعدیل تعرفه های برق، افزایش هزینه های اجتماعی یا یارانه دادن به بهره وری انرژی، بسته به بافت نهادی و سیاسی داده شده، محقق شود.
زغال سنگ نیز می تواند بر رقابت پذیری صنایعی مانند فولاد، آلومینیوم، مواد شیمیایی و سایر اجزای مهم استراتژی صنعتی تأثیر بگذارد.
این ممکن است خطر “نشت کربن” را افزایش دهد. یعنی مهاجرت صنایع انرژی بر به مناطقی با اقدامات اقلیمی ضعیفتر، در نتیجه مزایای آب و هوا را تضعیف میکند و حذف تدریجی زغال سنگ را از نظر سیاسی دشوارتر میکند.
پیشبینیهای دقیقتری از خطرات نشت در بخشهای مختلف تحت طیف گستردهای از سناریوها مورد نیاز است تا بررسی شود که کدام ابزار سیاستی میتواند به طور موثر نشت را کاهش دهد.
گزینهها شامل اجرای هماهنگ کاهش انتشار در بین کشورهای مختلف، تخصیص رایگان مجوزها در طرحهای تجارت انتشار، تنظیمات کربن مرزی، قراردادهای کربن برای تفاوت و مکانیسمهای انتقال فناوری است.